الهی
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۰
نظرات (0)
الهی بر رخم بگشا دری از لطف و احسانت
بدان راهم هدایت کن که پیمودند خاصانت
فروزان سینه ام را از شرار شوق دیدارت
دری بگشا زدام هجر در گلزار رضوانت
در اشکم به دامان ریز از گنجینه ی عشقت
فدای قطره ای زین اشک صد دریای عمّانت
دلم را پادشاهی ده به عزّ فقر در کویت
سرم را تاج دولت نه به فخر ذلّ فرمانت
فراز و شیب عالم را سپای بی حد عشقت
زپیدا و نهان بگرفت دست ما و دامانت
چو مه روشن روانم ساز شب از پرتو ذکرت
چو خور رخشنده روزم کن به اشراقات قرآنت
الهی را الهی ملک زهد و پارسائی ده
که برخیزد به عهد عشق و بنشیند به پیمانت
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]