سرشت
روانشناسان سرشت را مستقر در ضمیر ناخودآگاه می دانند. مزلو با اشاره به این مطلب می گوید:«این سرشت باطنی معمولاً آشکار نیست و به آسانی دیده نمیشود، بلکه پنهان و پوشیده است.» (مزلو، انگیزش و شخصیت)ایشان عامل ناپیدایی فطرت را عبارت میدانند از اموری که ذهن را اشغال کردهاند. برگسون از این امور تعبیر به امور معاشی و زندگانی میکند و استیس آنها را عبارت می داند از صور حسی موجود در ذهن، اندیشههای انتزاعی، شیوههای استدلال، میل و خواهش و سایر محتویان ذهنی. به همین دلیل توصیهاش این است که مدعی شهود، روزنه حواس جسمانی اش را مسدود کند تا هیچ احساسی نتواند به ضمیر آگاهش برسد، صور حسی را از لوح ضمیر هشیارش پاک کند و سپس همة اندیشههای انتزاعی، شیوههای استدلال، میل و خواهش و سایر محتویات ذهن را از آن طرد کند. با پیدایش چنین خلأ ذهنی، نفس به خویشتن اشعار می یابد و خود در آینه خود جلوه می کند.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]