ابزار وبمستر

ره عشق

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۶
فایلستان

ای کوی تو برتر از مکانها

وی گم شده در رهت نشانها

سرگشته به بر و بحر گردند

اندر طلب تو کاروانها

ای غرقه بحر بی نشانی

وی گمره وادی نشانها

هر غمزده ای است از تو محزون

وز توست نشان شادمانها

از توست زمین فتاده بیخود

وز شوق تو شور آسمانها

راهی به تو نیست جز ره عشق

خاصان کردند امتحانها

در عالم عشق سیر کردیم

دیدیم یکان یکان نشانها

دل بر سر دل فتاده مدهوش

تن بر سر تن سپرده جانها

نزد دلدار رفته دلها

سوی جانان روان روانها

جانها همه پا کشیده از تن

دلها همه کنده دل زجانها

سر بر سر نیزه های حسرت

تن ها بر خاک جان فشانها



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

انوار

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۵
فایلستان

عالمیان مشتی خاک بودند در ظلمت خود بمانده، در تاریکی نهاد متحیر شده، در غشاوه خلقیت ناآگاه مانده، همی از آسمان ازلیّت باران انوار سرمدیت باریدن گرفت خاک عبهر گشت و سنگ گوهر گشت، رنگ آسمان و زمین بقدوم قدم او دیگر گشت.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

یازهرا

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۴
فایلستان

روز رأفت روز شادی روز مهر

برگریبان کدام مدحی زدی

در پس روزگار زندگی

برکدامین آیه حقی زدی

مهدی مظلوم جان فرسا زدرد

می خرامد ،می شکند ،پیچد زدرد

با قدح در دست به روزمنتظر

با جگر سوخته وپاره به روز محتشر

گوید از حق و وصال و نور عین

گوید از مدح علی و اهل دین

با قدح در دست به روز محشر است

با صنم ،با نور حق  هم بستر است

آن مزار سوخته از بانگ جرس

می زند فریاد از خلق فرس  

فائق«زهراحق بین»



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

زیبایی جهان

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۴
فایلستان

زیبایی جهان, زمین و آسمان و هر چه زیر این سقف لاجوردین, وجود دارد, می زید و به حیات خود ادامه می دهد, نغمه می سراید, بال به پرواز می گشاید, آغوش به عشق وامی کند, عاشقانه پر می سوزاند, به سوی آفتاب قد می کشد, به عشق جان جهان سر و جان می دهد و… به گوهر شبچراغی است, به نام انسانیت که به دست توانای خداوند در رواق رواق این جهان آویخته شده است.اگر انسان می بود و این بُعد از دو بُعد او نمود نمی یافت و خداوند در او قوه ای نمی نهاد و توانایی به او ارزانی نمی داشت که سرشت خود را به دست خود معماری کند و این کاخ بلند را بنیان بگذارد و تبلور دهد, گیتی, سرتاسر تاریک بود و هزارها خورشید, قدرت آن را نداشتند که آن را از تاریکی به درآورند و شعله های نورافشان و روشنایی ده, در جای جای آن برافروزند.انسان توانایی دارد جهان خود را زیبا بسازد, یا زشت. هر نقش و نگاری که بر لوح ضمیر خود, نگاریده باشد, همان جهان اش را می سازد. اگر صفحه ضمیر خود را که خداوند, سفید و پاک در اختیارش گذارده, با نقش و نگار انسانی و ارزشهای والای انسانی بیاکند و بیاراید, جهان زیبایی خواهد داشت, پر جلوه و پر نقش و نگار, چشم نواز و روح انگیز, با آسمانی صاف و زلال و زمینی آرام و گاهواره ای برای اوج گیری انسان به سوی بلوغ و دستیابی به والاییها. اگر لوح ضمیر خود را سیاه کند و با سیاهی ها و زشتیها بناکند و نقش و نگار شیطان را بر آن بنگارد, جهانی سخت زشت و ناهنجار و آکنده از تباهی ها و ناراستیها خواهد داشت.پس انسان, سازنده جهان خود است, براساس همان نقشی که با قلم خود بر لوح ضمیرش رسم کرده است. هر چه به سوی انسانیت فراز رود و هرچه بیش تر رایتِ ارزشها را بر بامِ جان اش برافرازد, جهان انسانی تر خواهد شد و سازوار برای زندگی و اوج گیری به سوی معنویت و توسعه تمدن انسانی.

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۳
فایلستان

کجا بخوابم بگو ای تاجدار

چسان کنم ز غمت من سیه روزگار

اوج دردم ز که بجویم ای گل غدار

بگریم ازدرد خود و یا ز هجران تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۳
فایلستان

خبرنداری پدر چسان که زاری کنان

نشسته پهلوی تو زغم بود مو کنان

زدیده افشان کند ژاله برخ هرزمان

نظر نما یکدمی حال اسیران تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۲
فایلستان

چسان بدست عدو مضطر شدند

ز بیکسی هرکدام فسرده خاطرشدند

بریسمان ستم بسته سراسر شدند

ببین بحال دل زینب گریان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۱
فایلستان

ز جای خیز ای پدر حال غریبان ببین

بچنگ قوم دغا شکسته بالان ببین

به قید بند عدو چه خردسالان ببین

بسوی کوفه سفرکنند طفلان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرثیه

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۱
فایلستان

دلم نیاید پدر ز تو شوم من جدا

ولی مرا چاره نباشد ای مه لقا

ز یاد من کی رود حکایتست  یاابا

چه نقش بردل بود قصه سوزان تو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

الهی

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۶:۰۰
فایلستان

الهی بر رخم بگشا دری از لطف و احسانت

بدان راهم هدایت کن که پیمودند خاصانت

فروزان سینه ام را از شرار شوق دیدارت

دری بگشا زدام هجر در گلزار رضوانت

در اشکم به دامان ریز از گنجینه ی عشقت

فدای قطره ای زین اشک صد دریای عمّانت

دلم را پادشاهی ده به عزّ فقر در کویت

سرم را تاج دولت نه به فخر ذلّ فرمانت

فراز و شیب عالم را سپای بی حد عشقت

زپیدا و نهان بگرفت دست ما و دامانت

چو مه روشن روانم ساز شب از پرتو ذکرت

چو خور رخشنده روزم کن به اشراقات قرآنت

الهی را الهی ملک زهد و پارسائی ده

که برخیزد به عهد عشق و بنشیند به پیمانت



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
نور حق
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به نور حق است. || طراح قالب avazak.ir