ابزار وبمستر

مردن

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۲۰
فایلستان

مردن از دوستی ای دوست ز هندو آموز

زنده در آتش سوزان شدن آسان نبود



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مردن

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۲۰
فایلستان

شمع آمد و گفت: کار باید کرد

تادر آتش بر بفرازم گردن

صد بار اگر سرم ببرند از تن

من میخندم روی ندارد مردن



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مالک الموت

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۹
فایلستان

این سخن‌ها که مقصد سخنید

باز پرسید هم خیالش را

تا چه حال است زلف و خالش را

ای به صورت ندیم خاک شده

به صفت ساکن سماک شده

از جمال تو وقت جان ستدن

مالک الموت شرمناک شده

جان پاک تو در صحیفهٔ خاک

جسته از نار و نور پاک شده

رسته از چه چو یوسف و چو مسیح

بر فلک بی‌نهیب و باک شده

نفست آنجا خلیفهٔ ارواح

نقشت اینجا اسیر خاک شده

مرکب از چوب کرده کودک وار

پس به دروازهٔ هلاک شده

بی‌تماشای چشم روشن تو

چشم خورشید در مغاک شده



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خامش

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۸
فایلستان

رحم بر یار کی کند هم یار

آه بیمار کی شنود بیمار

اشک‌های بهار مشفق کو

تا ز گل پر کنند دامن خار

اکثروا ذکر هادم اللذات

بشنوید از خزان بی‌زنهار

غار جنت شود چو هست در او

ثانی اثنین اذ هما فی الغار

ز آه عاشق فلک شکاف کند

ناله عاشقان نباشد خوار

فلک از بهر عاشقان گردد

بهر عشقست گنبد دوار

نی برای خباز و آهنگر

نی برای دروگر و عطار

آسمان گرد عشق می‌گردد

خیز تا ما کنیم نیز دوار

مدتی گرد عاشقی گردیم

چند گردیم گرد این مردار

چشم کو تا که جان‌ها بیند

سر برون کرده از در و دیوار

در و دیوار نکته گویانند

آتش و خاک و آب قصه گزار

چون ترازو و چون گز و چو محک

بی‌زبانند و قاضی بازار

عاشقا رو تو همچو چرخ بگرد

خامش از گفت و جملگی گفتار



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خموش

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۸
فایلستان

چو طلعت تو مرا منتهای مقصودست

بیا که عمر من این پنجروز معدودست

دلم ز مهر رخت می‌کشد بزلف سیاه

چرا که سایهٔ زلف تو ظل ممدودست

من از وصال تو عهدیست کارزو دارم

که کام دل بستانم چنانکه معهودست

ز بسکه دل بربودی چو روی بنمودی

گمان مبر که دلی در زمانه موجودست

اگر چنانکه کسی را ز عشق مقصودیست

مرا ز عشق تو مقصود ترک مقصودست

دلم ز زلف تو بر آتشست و می‌دانم

که سوز سینه پر دود مجمر از عودست

چه نکهتست مگر بوی لاله و سمنست

چه زمزمه‌ست مگر بانک زخمه عودست

اگر مراد نبخشد بدوستان خواجو

خموش باش که امساک نیکوان جودست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خامش

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۶
فایلستان

همی بکشتی تا در عدو نماند شجاع

همی بدادی تا در ولی نماند فقیر

بسا کسا که بره‌ست و فرخشه بر خوانش

بسا کسا که جوین نان همی نیابد سیر

مبادرت کن و خامش مباش چندینا

اگرت بدره رساند همی به بدر منیر



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خامش

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۶
فایلستان

درین وادی که می‌یابد سراغ اعتبار من

مگر آیینه ‌گردد خاک تا بینی غبار من

کجا بال وچه طاقت تا زنم لاف پرافشانی

نفس در خجلت اظهار کم دارد شرار من

به‌این آتش که دل در مجمر داغ وفا دارد

چه امکانست گردد شمع خامش بر مزار من

درین عبرت سرا بگذار محو چشم حیرانم

مباد از بستن مژگان گره افتد به کار من

فنا مشتاقم اما سخت بی‌سرمایه آهنگم

فلک چون سنگ بر دوش شرر بسته‌ست بار من

چو آن شمعی‌که پرتو در شبستان عدم دارد

سفیدی ‌کرد راه زندگی در انتظار من

ندارد هستی‌ام غیر ازعدم مستقبل و ماضی

چو دریا هر طرف در خاک می‌غلتد کنار من

نگاه عبرت از هر نقش پا با سرمه می‌جوشد

تو هم آیینه روشن کن ز وضع خاکسار من

به صد تمثال رنگ رفته استقبال من دارد

به هر جا می‌روم آیینه می‌گردد دچار من

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

کفن

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۵
فایلستان

بدرد مرده کفن را به سر گور برآید

اگر آن مرده ما را ز بت من خبر آید

چه کند مرده و زنده چو از او یابد چیزی

که اگر کوه ببیند بجهد پیشتر آید

ز ملامت نگریزم که ملامت ز تو آید

که ز تلخی تو جان را همه طعم شکر آید

بخور آن را که رسیدت مهل از بهر ذخیره

که تو بر جوی روانی چو بخوردی دگر آید

بنگر صنعت خوبش بشنو وحی قلوبش

همگی نور نظر شو همه ذوق از نظر آید

مبر امید که عمرم بشد و یار نیامد

بگه آید وی و بی‌گه نه همه در سحر آید

تو مراقب شو و آگه گه و بی‌گاه که ناگه

مثل کحل عزیزی شه ما در بصر آید

چو در این چشم درآید شود این چشم چو دریا

چو به دریا نگرد از همه آبش گهر آید

نه چنان گوهر مرده که نداند گهر خود

همه گویا همه جویا همگی جانور آید

تو چه دانی تو چه دانی که چه کانی و چه جانی

که خدا داند و بیند هنری کز بشر آید

تو سخن گفتن بی‌لب هله خو کن چو ترازو

که نماند لب و دندان چو ز دنیا گذر آید



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

کفن

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۵
فایلستان

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست

کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست

گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد

آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست

از آتش سودای تو و خار جفایت

آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست

بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست

اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست

آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

کفن

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۵:۱۳
فایلستان

اول ز همه کار جهان پاک شدم

واخر ز غمت بادل غمناک شدم

دستم چو به دامن وصالت نرسید

سر در کفن هجر تو با خاک شدم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
نور حق
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به نور حق است. || طراح قالب avazak.ir