ابزار وبمستر

حق

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۵۵
فایلستان

هر که را دیده نی به حق بیناست

دیده او به دید حق نه سزاست

تا نگردد به حکم «بی یبصر»

دیده تو به عین حق ناظر

نیست امکان جمال حق دیدن

گل ز باغ شهود حق چیدن

چون تو سازی روان ز نافله ها

به دیار قبول قافله ها

بر قوای تو وحدت و اطلاق

غالب آید به قدر استحقاق

چشم و گوش و زبان تو هر یک

عین هستی حق شود بی شک

وصف امکان شود در او مغلوب

منصبغ یابی اش به حکم وجوب

هر که عرف مقربان داند

اهل قرب فرایضت خواند

ور کنی این دو قرب را با هم

جمع باشی یگانه عالم

نقد قربین حاصل تو بود

قاب قوسین منزل تو بود

ور ز همت کمی بلند روی

که مقید به جمع هم نشوی

دوران باشدت درین سه مقام

بی تقید به قید هیچکدام

پا ز عالی نهی سوی اعلی

سرفرازی به اوج او ادنی



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

رضای حق

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۵۳
فایلستان

ارادت با رضای حق شوم ضم

رود چون موسی اندر باب اعظم



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

امید

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۵۳
فایلستان

امید هم دو امید است :

امید ثابت .

امید مسافر

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خوف

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۵۲
فایلستان

خوف دو خوف است :

۱.خوف ثابت .

۲. خوف معارض



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرکب

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۸
فایلستان

مرکب لنگست و راه دورست این راه بریدنم خیال است صد قرن چو باد اگر بپویم با این همه گر دمی برآرم دانی تو که سر کافری چیست بی او نفسی مزن که ناگاه بگذر ز رجا و خوف کاین جا چه جای خیال و نار و نورست .



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

خلوص

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۸
فایلستان

ای دل هوای خویش بنه در هوای دوست از ماه برتر آیی و از عرش بگذری احسان به خلق کن نه پی اجر آخرت خواهی به آستانه جنّت قدم زنی شرمنده باد « الهی » از این پند بی‏ خلوص من گمرهی چه گونه شوم رهنمای دوست .



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نیت

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۷
فایلستان

نیّت در لغت به معنای قصد ، تصمیم ، اراده ، آهنگ و عزم است .کلیه حرکات و سکنات انسان و آنچه که اعضا و جوارح آدمی انجام می‏دهند ، ریشه در نیّت و قصد انسان دارد .انسان تا مقصدی را در نظر نگیرد ، وعزم خود جزم نکند به دنبال آن حرکت نخواهد کرد و عاملی جز نیّت برای حرکات اعضا و جوارح به سوی هدف وجود ندارد .وجود نیّت ، محرّک و عدمش بازدارنده آدمی است . اگر انسان نیّت کند و نسبت به امری تصمیم بگیرد ، به سویش حرکت کرده و برای رساندن خود به آن با تمام وجود به فعالیت می‏پردازد و چون قصد و تصمیم نداشته باشد ، عاملی جز عامل جبر ، او را حرکت نخواهد داد ، و وقتی جبر در کار باشد ، حرکات انسان و حتی هدفی که عامل اجبار ، انسان را به آن می‏رساند ، کم‏ترین ارزشی نخواهد داشت ؛ پس با نبودن نیّت و دور بودنِ عامل اجبار ، انسان به سوی چیزی که نیّت ندارد ، حرکت نمی‏کند . هدف هرچه ارزشش بیش‏تر باشد به تناسب آن ، ارزش نیّت بیش‏تر خواهد شد و وقتی نیّت از هدف ، کسب ارزش کند ، بدون شک عملی که بر مبنای آن نیّت انجام می‏گیرد ، از ارزش آن نیّت کسب ارزش می‏نماید . در حقیقت ارزش هدف و نیّت و عمل به هم وابسته است و بین این سه واقعیت رابطه مستقیم برقرار است .هدف ، همیشه مولّد نیّت ، و نیّت ـ در صورت آماده بودن زمینه ـ مولّد عمل است . بدون هدف و مقصد ، نیّتی در قلب پدید نمی‏آید و بدون نیّت ، عملی از انسان صادر نمی‏شود .



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مقدمه حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۷
فایلستان

سپاس و ستایش مبدعی راست،که سخن پاک و سخندان و سخنگوی را ابداع کرد،و حمد و مدح مخترعی راست که به پرتو نور این دو شریف صورت و مایه را اختراع کرد نگارگر وجود را،و آن طبیعت کلی به واسطه این صورت و مایه بجنبانید، نگارپذیر وجود را و آن جسم اعظم بود در سه بعد طول و عرض عمق جلوه گر کرد و پس از سخندان کل علت دهر ساخت و از سخنگویان پاک علت زمان، بعد از آن هفت پدر علوی را و چهار مادر سفلی را تنقیت کرد، و پس به وسائط این هفت و چهار سه نوع فرزند در زیراین گنبد خانه تربیت کرد، چون صد هزار عالم از آن اخص موالید را از خدر غیب و حجر امر به صحرا آورد، و آن جوهر انسان بود  و پس از برای تقویت و تنقیت، پیش بر آن نازنینان که در مشیمه اول الفکر آخر العمل بودند صد هزاران پرده آویخت میان ایشان و میان کلمة الحق، پس دفتر لاابالی و قد خلقکم اطوارا بر ایشان خواند، تا میان جمال و نفخت فیه من روحی و کمال روحا من امرنا، حاجزی از حدوث، و حایلی از حروف بساخت، و چهار مرتبه نفس را در چهار درکه طبایع بازداشت.  اول نفس روینده، و آن شهوانی است دوم نفس جوینده، و آن حیوانی است سیوم نفس گوینده، و آن انسانی و چهارم نفس شوینده، و آن ربانی است، و میان این روندگان الهی مدارج و معارج نامتناهی ساخت، مؤکد این آیت که انظرکیف فضلنا بعضهم علی بعض الایه، تا بعض سالکان از نقش نفس در گذشتند  و حمال و جمال کلمه شدند، و بعضی اسبان اسباب بساختند و تاختند، و چون الف که هیچ ندارد و از آن خط خطابشان نیامد تا آنها که در زیر پرده صورت مانده، بودند حادث و محدث گفتند، و آنها که مثقله ظاهر بر قدم داشتند قدم حروف را گمان بردند، و آن سخن پاک خود محیط بر ازل و مدرک بر ابد، آنها که وراء حجاب بودند  و آن الواالعزم انبیاء بودند، با نور کلمه متحد شدند، و آنها که در نظاره جمال مخدرات پرده شان رقیق تر آمد، و آن اهل تحقیق و اولیا بودند و از نور کلمه اقتباس می کردند، و آنها که از پس پرده رنگ به رنگ، در نقش پرده نظاره می کردند، آن شعرا بودند.  انبیا را جمال از عالم کلمه عین او آمد، و اولیا را مجال در میدان نطق صفت او، و شعرا را تک و پوی در آشیان کلمه قول او، صورت آن همه یکی، ولیکن سه به حکم واسطه، ازین شراب خانه قدم صفو خم نصیب ملک و انبیا کرد، و میانه نصیب اصفیا و اولیا داد، و به آخر قسم حکما و شعرا، که ایشان از آن خلقانها آستین بودند و از آن آسمانها زمین، و چون در سنت کرام این بود کی: وللارض من کاس الکرام نصیب، ایشان را از آن جرعه بی بخش نکردند، تا این حکماء شعرا به تجرع جرعه ایشان عمر ثانی و ذکر باقی به دست آوردند، چنانکه اول از سخن پاک پیدا آمده اند بآخر به سخن پاک بازگردند، تا منه بدأوالیه یعود درست آید پس به ترتیب انبیا و تقویت اولیا حاجت بود که اطفال بودند و ناتمامان را دایگان بایند و بی مونسان را همسایگان، تا به مراعات و مدد ایشان تمام روند، تا به عالم کمال ناقص نروند، و طعنه کما خلقناکم اول مرة نشنوند،از آن که خود مدرک بینش، و محرک آفرینش خبر داده است، که اذا مات ابن آدم ینقطع عمله الاعن ثلاث: صدقة جاریة، و علم ینتفع به الناس، و ولد صالح یدعوا له بعد موته معنی خبر چنان باشد که چون جوهر آدمی زاد را از لباس آب و خاک مجرد کنند، و پنج جاسوس نفسانی او را در زندان عدم محبوس کنند، و چهار میخ جسمانیش را به چهار معدن، باز فرستند، خاکش را به خاک رسانند اما پاکش هنوز به پاک نرسیده باشد، بو که موقوف زادی و مرکبی مانده باشد که دستش از همه دست آویزها کوتاه کرده باشند، مگر از سه چیز: صدقه جاریه، یا خوانی آراسته که مدد قوت و قوت اخوان، باشد. و علم ینتفع به، یا نوری ناکاسته، که در ظلمات (حدوث)، او را و دیگران را چشم و چراغ جان باشد.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نردبان

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۵
فایلستان

حاصل اندر وصل چون افتاد چون شـدی بر بـام‌های آسـمـان سرد باشد جستجوی نردبان

مرد گشت دلاله به پیش مرد سرد سرد باشد جستجوی نردبان سرد باشد جستجوی نردبان



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

چرخ فلک

۲۴ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۴۵
فایلستان

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
نور حق
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به نور حق است. || طراح قالب avazak.ir