محشر
ذره ذره نور حق را جلوه گاهي ديگر است
يك بيك بر وحدت ذاتش گواهي ديگر است
اهل دل بينند در هر ذره از حق جلوه
هر دم ايشانرا برخسارش نگاهي ديگر است
ديده حق بين نه بيند غير حق در هر چه هست
لاجرم او را بهر جا سجده گاهي ديگر است
عاقلان جويند حق را در برون خويشتن
عاشقان را از درون با دوست راهي ديگر است
مينمايد جلوه او در هر چه دارد هستيئي
ليك او را پيش خوبان جلوه گاهي ديگر است
آنچه مطلوبست يك چيزست نزد هر كه هست
ليك هر كس را بهرچيزي نگاهي ديگر است
عاشقان را در درون جان زشوقش نالهاست
هر نفس كايشان زنند آن دود آهي ديگر است
صبر برهجران آن آرام جان باشد گناه
زنده بودن در فراق او گناهي ديگر است
نيست كس را غيرظل حق پناهي در جهان
گر چه جاهل را گمان كورا پناهي ديگراست
گر غني را از متاع اين جهان عزاست و جاه
بينوا را روز محشر عزوجاهي ديگراست
پادشاه صورت ار دارد سپاه بيكران
از ملك درويش آگه را سپاهي ديگراست
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]