وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
نور حق

ابزار وبمستر

سوخته

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۷
فايلستان

نفس سوخته شمع سر بالين من است

مهر خاموشي من جام جهان بين من است

تيغ چون بيد ز جان سختي من مي لرزد

موج بي بال وپر از لنگر تمكين من است

بر دلم گرد يتيمي چو گهر نيست گران

عشرت روي زمين در دل غمگين من است

لنگر از خويش سرانجام دهد كشتي من

پله خواب، گران از دل سنگين من است

حسن از تربيت عشق شود عالمسوز

سرخي روي گل از نغمه رنگين من است

خواهد از نقش به نقاش رسانيد مرا

اتحادي كه در آيينه حق بين من است

بحر از پنجه مرجان نپذيرد آرام

ناصح از ساده دلي در پي تسكين من است
 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

باغ جنت

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۷
فايلستان

به چشم كم مبين در قامت خم گشته پيران

كز اين پشت كمان كار دم شمشير مي آيد

نپردازد به سير باغ جنت، ديده حق بين

كه مهمان از سر خوان كريمان سير مي آيد

نباشد حسن از حال گرفتاران خود غافل

كه از خلخال ليلي ناله زنجير مي آيد

چه صورت دارد از بيهوده گردي منع من كردن؟

كه عكس من برون زآيينه تصوير مي آيد

نشد باز از دم گرم بهاران عقده از كارم

چه كار از بر گريز ناخن تدبير مي آيد؟

به حيراني توان شد كامياب از چهره خوبان

كه حفظ صورت از آيينه تصوير مي آيد

نگردد تيرباران ملامت سنگ راه من

نيستان كي برون از عهده اين شير مي آيد

مدان از سخت جاني گر نمردم در فراق تو

كه جان از ناتواني بر لب من دير مي آيد

زكويش چون برون آيم، كه سيلاب سبك جولان

به دشواري برون زان خاك دامنگير مي آيد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ديده

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۶
فايلستان

فتح و ظفر ز خودشكني زير دست ماست

چون زلف و خط، درستي ما در شكست ماست

آشوب عالميم ز هر مصرعي چو زلف

سر رشته تپيدن دلها به دست ماست

باطل حجاب ديده حق بين نمي شود

دنيا بهشت در نظر حق پرست ماست

خمخانه شد تهي و نداديم نم برون

منصور، داغ حوصله ديرمست ماست

گنجينه دار گوهر درياي رحمتيم

چون ابر، چشم پاك صدفها به دست ماست



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ديوار

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۵
فايلستان

در بغل آينه را تنگ چو زنگار كشد

مي توان گفت كه بويي ز محبت برده است

نازگل هر كه ز خار سر ديوار كشد

نيست با دير و حرم مردم حق بين را كار

كور در جستن در، دست به ديوار كشد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

سراب

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۴
فايلستان

جلوه موج سراب است جهان در نظرش

چشم حق بين كسي را كه ز باطل بستند

در جنت نگشايند به رويش فردا

بر رخ هركه درين نشأه در دل بستند

شكوه اهل دل از عشق ندارد انجام

چون ننالد جرسي را كه به محمل بستند؟

نشود پنجه تدبير عنانگير قضا

خار و خس كي ره امواج به ساحل بستند؟



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

كعبه

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۳
فايلستان

زيان نقصان ندارد مايه داران مروت را

فرومايه است هر كس ديده اش بر سود مي باشد

زفيض چشم حق بين در بياباني است جولانم

كه آنجا هر سياهي كعبه مقصود مي باشد



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

اميرالمؤمنين (عليه السلام)

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۲
فايلستان

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در باره عظمت و نتيجه توجه به حضرت حق مي فرمايد :

به راستي كه خداي تعالي ياد خود را صيقل دلها قرار داده تا بدان وسيله گوش دل پس از كر شدن شنوا گردد ، و چشم دل پس از كم سوئي تيزبين شود و دل از ستيزه جوئي سر به فرمان نهد ، همواره خداي را كه نعمت هايش گرامي باد در فواصل زمان و دورانهائي كه چراغ هدايت انبيا خاموش بوده ، بندگاني است كه چون بدرياي انديشه فرو روند ، خداي تعالي رازهاي نهاني با آنان گويد و از رهگذر عقلهايشان با ايشان گفتگو فرمايد .پس نوري را كه در گوش ها و ديده ها و دلهاي بيدار دارند چراغ راه كنند ، روزهاي خدا را بياد مردم آورند و آنان را از مقام مقدسش بترسانند ، آنان هم چون راهنمايان بيابانها هستند كه هر كس ميانه رو باشد رهروي او را بستايند و به رستگاري مژده اش دهند ، و آن كه راست گرا و چپ گرا باشد ، راهش را نكوهش نموده و از تباهي برحذرش دارند و به همين منوال چراغهاي آن تاريكي ها و رهبران آن شبهه ها هستند ، اگر با ديده عقلت آنان را بنگري كه خواهي ديد ، كه ايشانند نشانه هاي هدايت و چراغ هاي شب تار.

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

نورعشق

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۱
فايلستان

گر نورعشق بدل و جانت اوفتد

بالله كز آفتاب فلك خوبتر شوي

يكدم غريق بحر خدا شو گمان مبر

كز آب هفت بحر به يك موي تر شوي



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

تسبيح

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۰
فايلستان

خداوندي كه جميع موجودات به زبان بي زباني اداي ثناي بي منتهاي او نموده اند و به قدم عجز و ناتواني سپاس بي قياس او پيموده اند .عندليبان روضه ي ايجاد از هر غنچه كتابي خوانند وهرورقي از اشجار امكان را بابي دانند .اطفال چمن ممكنات همگي در تسبيح و تحميد و نو رسيدگان گلشن مكوّنات جملگي در تحليل و تمجيد : اگر سرو است در هوايش پا در گِل افتاده و اگر چنار است كف تضرّع گشاده و اگر صنوبر است به بندگيش قد كشيده و اگر بيد است واله و مجنونش گرديده است و اگر ارغوان است زعشقش غرقه در خون و اگر تاك است به دارش سرنگون و اگر شمشاد است به خدمتش در قيام و اگرنخل است زذكرش شيرين كام و اگر بنفشه است از غمش سوگوار و اگر لاله است زوردش داغدار و اگر سنبل است پريشانيش از اوست ، اگر گل است از مهرش سرخ روست ، اگر خاراست از گلزار آن نگار است و اگر نرگس است بيمار آن دلدار است ، اگر سوسن است حمد او گويد و اگر سمن است راه تسبيح او جويد : ( وَإِن مِن شَيْء إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ).

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

سپنج

۲۴ فروردين ۱۴۰۳
۰۸:۴۹:۳۰
فايلستان

سپنج است اين سراى. در اين سراى سپنج، خيمه استوار بايد افراشت; باد است و بوران، گردباد است و طوفان، امواج بلند و قهر دريا، تفت و گرماى سوزان، زمهرير و زمستان استخوان سوز. زمان، كوتاه است، فرصت اندك، چون ابر بهاران درگذر، امّا در همين پلك برهم زدن است كه حيات جاويد چشم مى‌گشايد. در دل زندگى نا پايدار، عمرِ چون آب جوى درگذر، بى خبرى از ثانيه‌ها، دقيقه‌ها، ساعتها، روزها و ماه‌هاى پيش روى، و دنياى سست بنياد، خِرَد حكم مى‌كند كه پى و بنيادى ماندگار براى دقايق زندگى ريخته شود. اَجل، پرشتاب است، گاه كوبه اين دَر را مى‌كوبد و گاه كوبه آن در، گاه بر سينه اين شخص فراز مى‌رود و گاه بر سينه آن شخص، درنگ نمى‌دهد، در طرفةالعينى، طومار زندگى را بر مى‌چيند. در برابر اين گردونه پر شتاب، ارّابه مرگ، كه هر آن، با قدرت و هيمنه شگفت، گريبان كسى را مى‌گيرد و مى‌گرداند و از اريكه زندگى به زير مى‌آورد و تخت و ديهيم‌اش را درهم مى‌كوبد، هنر، هوش مندى و زيركى در اين است كه بر پشت اين موجِ زير و زَبَر كننده، نا آرام و بى قرار، بُنلاد زيستى آرام، ريخته شود، تا فرا آمدنِ اجل، زيبا جلوه كند و پايان طبيعى حيات دنيوى به قلم آيد. دنيا، گذرگاهِ بليّه‌هاست، جاى آمد و شد رنجها، گرفتاريها، تلخ كاميها، زير و زَبَرشدنها، طوفانهاى بنيان سوز و بنياد برانداز. افراشتن تيركهاى زندگى در دهانه اين حادثات و در چنين آوردگاهى كه از هر سوى آن شرر مى‌بارد و به قامت افرازى واداشتن آن در برابرِ اين هنگامه‌ها و هنگامه‌جوييها و هنگامه آفرينيها، كارى است كارستان. كم اند، بسيار اندك و انگشت شمار، مردمان و ملتهايى كه شكوه مندانه و قامت افرازانه، در برابر اين تكانه‌هاى شديد و شكننده، سر فرود نياورده، از پاى درنيامده و زانو نزده‌اند. دنيا، لشكريانى دارد، قَدَر. حريفانى سخت كهنه كار، آزموده، برخوردار از فنونِ هماوردى، قدافرازى، ميان دارى در ميدانهاى نَفَس‌گير، دشوار و دلهره آور، آشنا به روح و روان حريفان و نقطه ضعفهاى آنان. در برابر اين هماوردجويان، رجزخوانان و صحنه گردانان قوى پنجه، كه سرسختانه ميمنه و ميسره و قلب لشكرگاه را در مى‌نوردند و ميان دارى و اُشتُلُم مى‌كنند و يكايك به ميدان آمدگان را مى‌گيرند و فرو مى‌افكنند و از آغاز تا اين لحظه، كرور كرور آدميان را به خاك درافكنده، به تباهى كشيده و شرنك مذلت و مرگ را به كامِ »جان«شان فرو ريخته‌اند، راهى به جز قوى شدن، آشنايى با فنون هماوردى و ميان دارى، آبديدگى در بوته آزمونهاى سخت و كوره‌هاى گدازنده و بويژه در بابِ چسان گلاويزى با آنها وجود ندارد. دنيا، دامها، راه‌هاى پر پيچ و خم، دالانهاى تاريك، دهليزهاى تو در تو، بيغوله‌هاى دَهشَت‌انگيز بسيار دارد. براى فرد گرفتار آمده و سرگردان در آنها، بِرون سويى وجود ندارد، مگر اين كه در درون‌اش افرازه‌اى افروخته شود و او در پرتو آن، راهى به بيرون بيابد. عزم اش را جزم كند، افرازه درون را قدرت‌مندانه و بى‌محابا برافرازد، تا درهايى فرارويش گشوده شود و از آن فضاى خفقان آلود رهايى يابد.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
نور حق
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به نور حق است. || طراح قالب avazak.ir